معنی فارسی seminating
B1سمینت کردن، عمل پراکنده ساختن اطلاعات یا ایدهها به دیگران.
The act of disseminating or spreading ideas or information.
- VERB
example
معنی(example):
آنها امروز یافتههای تحقیقاتی مهمی را سمینت میکنند.
مثال:
They are seminates important research findings today.
معنی(example):
سمینت کردن ایدهها برای نوآوری حیاتی است.
مثال:
Seminating ideas is crucial for innovation.
معنی فارسی کلمه seminating
:
سمینت کردن، عمل پراکنده ساختن اطلاعات یا ایدهها به دیگران.