معنی فارسی semination

B1

سمیناسی، فرآیند پخش و گسترش اطلاعات یا ایده‌ها.

The process of spreading or disseminating information.

example
معنی(example):

سمیناسی سیاست‌های جدید به طور مثبت دریافت شد.

مثال:

The seminates of new policies were received positively.

معنی(example):

سمیناسی یافته‌ها به بهبود روش‌ها کمک می‌کند.

مثال:

Semination of findings helps improve practices.

معنی فارسی کلمه semination

: معنی semination به فارسی

سمیناسی، فرآیند پخش و گسترش اطلاعات یا ایده‌ها.