معنی فارسی semiprosthetic

B1

نیمه‌پروتزی به وسیله‌ای اطلاق می‌شود که ممکن است عملکرد کامل یک اندام را نداشته باشد اما در برخی از عملکردها کمک می‌کند.

Partially functional prosthetic device that assists but does not fully replicate the natural limb.

example
معنی(example):

او یک اندام نیمه‌پروتزی داشت که به او کمک کرد تا راه برود.

مثال:

He had a semiprosthetic limb that helped him walk.

معنی(example):

بیمار از حمایت نیمه‌پروتزی برای بهبود تحرک برخوردار شد.

مثال:

The patient received semiprosthetic support for better mobility.

معنی فارسی کلمه semiprosthetic

: معنی semiprosthetic به فارسی

نیمه‌پروتزی به وسیله‌ای اطلاق می‌شود که ممکن است عملکرد کامل یک اندام را نداشته باشد اما در برخی از عملکردها کمک می‌کند.