معنی فارسی semiquietism
B2فلسفهای که بر تعادل بین کار و سکوت تمرکز دارد.
A philosophical approach advocating a moderate state of calmness alongside active engagement.
- NOUN
example
معنی(example):
فلسفه نیمهسکوتی تعادل بین عمل و آرامش را ترویج میکند.
مثال:
The philosophy of semiquietism promotes a balance between action and tranquility.
معنی(example):
در زمانهای استرس، پذیرش نیمهسکوتی میتواند به آرامش درونی منتهی شود.
مثال:
In times of stress, embracing semiquietism can lead to inner peace.
معنی فارسی کلمه semiquietism
:
فلسفهای که بر تعادل بین کار و سکوت تمرکز دارد.