معنی فارسی semirebel

B2

نیمه‌مخالف، فردی که به طور ناقص یا غیر کامل به اقتدار یا نظم موجود اعتراض می‌کند.

A person who opposes an authority or tradition in a limited or incomplete manner.

example
معنی(example):

او نگرشی نیمه‌مخالف داشت و از مقام‌ها سوال می‌کرد بدون اینکه به طور کامل با آنها مخالفت کند.

مثال:

He had a semirebel attitude, questioning authority without fully opposing it.

معنی(example):

او به عنوان یک نیمه‌مخالف در سازمان شناخته می‌شد و در عین احترام به قوانین، از تغییر حمایت می‌کرد.

مثال:

She identified as a semirebel within the organization, advocating for change while respecting rules.

معنی فارسی کلمه semirebel

: معنی semirebel به فارسی

نیمه‌مخالف، فردی که به طور ناقص یا غیر کامل به اقتدار یا نظم موجود اعتراض می‌کند.