معنی فارسی semirebellion
B1نیمهطغیان، حالتی از مخالفت که به صورت کامل باز نیست و عموماً از راههای ملایم مانند بحث و تجدیدنظر به کار میرود.
A limited or partial form of rebellion, often characterized by dialogue and mild dissent.
- NOUN
example
معنی(example):
نیمهطغیانی که گروه داشت با اعتراضات ملایم و بحثهای باز علامتگذاری شد.
مثال:
The group's semirebellion was marked by mild protests and open discussions.
معنی(example):
نیمهطغیانی که آنها داشتند هدفش شروع گفتوگو بود به جای جنگ به طور علنی.
مثال:
Their semirebellion aimed to initiate dialogue rather than outright conflict.
معنی فارسی کلمه semirebellion
:
نیمهطغیان، حالتی از مخالفت که به صورت کامل باز نیست و عموماً از راههای ملایم مانند بحث و تجدیدنظر به کار میرود.