معنی فارسی semirebelliously

B1

به شیوه ای که مخالفت محدود و رسمی را نشان دهد.

In a manner that shows partial or limited defiance.

example
معنی(example):

او در جلسه به طور نیمه‌مخالف صحبت کرد و تغییراتی را پیشنهاد داد بدون اینکه اقتدار را رد کند.

مثال:

She spoke semirebelliously during the meeting, suggesting changes without rejecting authority.

معنی(example):

او به طور نیمه‌مخالف در پروژه شرکت کرد و از ایده‌های جدید حمایت کرد در حالی که به پروتکل‌های موجود پایبند بود.

مثال:

He participated semirebelliously in the project, supporting new ideas while adhering to existing protocols.

معنی فارسی کلمه semirebelliously

: معنی semirebelliously به فارسی

به شیوه ای که مخالفت محدود و رسمی را نشان دهد.