معنی فارسی semiscenic

B1

نیمه‌منظره به صحنه‌هایی ارجاع دارد که به طور جزئی یا ناقص زیبایی منظره را نشان می‌دهند.

Partially scenic; describing views that are not fully picturesque or beautiful but have some scenic qualities.

example
معنی(example):

نماهای نیمه‌منظره از دره نفس‌گیر بود.

مثال:

The semiscenic views of the valley were breathtaking.

معنی(example):

نقاشی او جنبه‌های نیمه‌منظره از چشم‌انداز را به تصویر کشید.

مثال:

Her painting captured the semiscenic aspects of the landscape.

معنی فارسی کلمه semiscenic

: معنی semiscenic به فارسی

نیمه‌منظره به صحنه‌هایی ارجاع دارد که به طور جزئی یا ناقص زیبایی منظره را نشان می‌دهند.