معنی فارسی semischolastically
B1بهصورت نیمهکلامی، مربوط به نوعی از بیان و فکر که ترکیبی از روشهای علمی و فلسفی است.
In a manner that combines elements of scholastic reasoning and inquiry.
- OTHER
example
معنی(example):
این سخنرانی بهطور نیمهکلامی ساختار یافته بود و پیگیری آن آسان بود.
مثال:
The lecture was semischolastically structured, making it easy to follow.
معنی(example):
بحث بهصورت نیمهکلامی انجام شد تا مشارکت را تشویق کند.
مثال:
The discussion was conducted semischolastically to encourage participation.
معنی فارسی کلمه semischolastically
:
بهصورت نیمهکلامی، مربوط به نوعی از بیان و فکر که ترکیبی از روشهای علمی و فلسفی است.