معنی فارسی semischolastic
B1نیمهعلمی به وضعیتی اطلاق میشود که ویژگیهای علمی را با رویکردهای عملی به طور ترکیبی به نمایش میگذارد.
Partially academic; combining elements of scholarship with practical or experiential knowledge.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد نیمهعلمی او به یادگیری، سختگیریهای علمی را با تجربههای عملی ترکیب میکرد.
مثال:
His semischolastic approach to learning blended academic rigor with practical experience.
معنی(example):
سمینار لهجهای نیمهعلمی داشت و نظریهها را با کاربردهای واقعی ترکیب میکرد.
مثال:
The seminar had a semischolastic tone, mixing theories with real-world applications.
معنی فارسی کلمه semischolastic
:
نیمهعلمی به وضعیتی اطلاق میشود که ویژگیهای علمی را با رویکردهای عملی به طور ترکیبی به نمایش میگذارد.