معنی فارسی semistarvation

B1

نیم‌گرسنگی، وضعیتی که در آن افراد به اندازه کافی غذا ندارند اما به طور کامل گرسنه نیستند.

A state of chronic undernutrition that is not complete starvation.

example
معنی(example):

این منطقه در فصل خشک با نیم‌گرسنگی مواجه است.

مثال:

The region faces semistarvation during the dry season.

معنی(example):

بسیاری از جوامع به خاطر مشکلات اقتصادی با نیم‌گرسنگی روبه‌رو هستند.

مثال:

Many communities experience semistarvation due to economic troubles.

معنی فارسی کلمه semistarvation

: معنی semistarvation به فارسی

نیم‌گرسنگی، وضعیتی که در آن افراد به اندازه کافی غذا ندارند اما به طور کامل گرسنه نیستند.