معنی فارسی sensifacient

B1

حس‌آور، اشاره به چیزی که بتواند احساسات را افزایش دهد.

Something that enhances or stimulates the senses or emotions.

example
معنی(example):

این گیاه به عنوان یک حس‌آور در پزشکی سنتی شناخته شده‌است.

مثال:

The herb is known to be a sensifacient in traditional medicine.

معنی(example):

بسیاری، این گل را برای تسکین عواطف یک حس‌آور می‌دانند.

مثال:

Many consider the flower a sensifacient for emotional relief.

معنی فارسی کلمه sensifacient

: معنی sensifacient به فارسی

حس‌آور، اشاره به چیزی که بتواند احساسات را افزایش دهد.