معنی فارسی sensiferous
B1حسآور، اشاره به چیزی که احساسات را تحت تأثیر قرار دهد یا تحریک کند.
Having the quality of producing or stimulating the senses.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عطر حسآور بود و یادها را زنده میکرد.
مثال:
The scent was sensiferous, evoking memories.
معنی(example):
یک محیط حسآور میتواند خلاقیت را افزایش دهد.
مثال:
A sensiferous environment can enhance creativity.
معنی فارسی کلمه sensiferous
:
حسآور، اشاره به چیزی که احساسات را تحت تأثیر قرار دهد یا تحریک کند.