معنی فارسی sentients
B2موجودات با احساس که توانایی تفکر و درک دارند.
Beings that have the ability to perceive and feel.
- NOUN
example
معنی(example):
موجودات با احساس توانایی تفکر و احساس دارند.
مثال:
Sentients have the ability to think and feel.
معنی(example):
در داستان، موجودات دارای احساس یک جامعه تشکیل دادند.
مثال:
In the story, the sentients formed a society.
معنی فارسی کلمه sentients
:
موجودات با احساس که توانایی تفکر و درک دارند.