معنی فارسی separativeness

B1

جدایی‌طلبی، کیفیت یا ویژگی جدایی داشتن یا تمایل به جدایی از دیگران.

The quality of being separate or inclined to separation.

example
معنی(example):

جدایی‌طلبی این گروه ارتباط را دشوار کرد.

مثال:

The separativeness of the group made communication difficult.

معنی(example):

جدایی‌طلبی این ایدئولوژی به تقسیمات درون جامعه منجر شد.

مثال:

The separativeness of the ideology led to divisions within the society.

معنی فارسی کلمه separativeness

: معنی separativeness به فارسی

جدایی‌طلبی، کیفیت یا ویژگی جدایی داشتن یا تمایل به جدایی از دیگران.