معنی فارسی septentrional

B2

شمالی، مربوط به سمت شمال یا یا فصولی که در شمال اتفاق می‌افتند.

Relating to the northern regions or the north.

example
معنی(example):

بادهای شمالی در زمستان می‌توانند نسبتا سرد باشند.

مثال:

The septentrional winds can be quite chilly in the winter.

معنی(example):

او مجذوب چراغ‌های شمالی در آسمان است.

مثال:

He is fascinated by the septentrional lights in the sky.

معنی فارسی کلمه septentrional

: معنی septentrional به فارسی

شمالی، مربوط به سمت شمال یا یا فصولی که در شمال اتفاق می‌افتند.