معنی فارسی septentrionality
B2ویژگی یا کیفیت شمالی بودن.
The quality or condition of being northern.
- NOUN
example
معنی(example):
شمالی بودن آب و هوا تأثیر زیادی بر بسیاری از گونهها دارد.
مثال:
The septentrionality of the climate affects many species.
معنی(example):
دانشمندان شمالی بودن زیستگاههای مختلف را مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study the septentrionality of various habitats.
معنی فارسی کلمه septentrionality
:
ویژگی یا کیفیت شمالی بودن.