معنی فارسی sequentially
B1به صورت متوالی، به این معنا که چیزی پس از چیزی دیگر اتفاق میافتد.
In a manner where events occur one after another in a specific order.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In sequence, in order.
example
معنی(example):
دانشآموزان Aufgaben را به صورت متوالی، یکی پس از دیگری انجام دادند.
مثال:
The students completed the tasks sequentially, one after the other.
معنی(example):
رویدادها به طور متوالی اتفاق افتادند و منجر به نتیجه نهایی شدند.
مثال:
The events happened sequentially, leading to the final outcome.
معنی فارسی کلمه sequentially
:
به صورت متوالی، به این معنا که چیزی پس از چیزی دیگر اتفاق میافتد.