معنی فارسی serial/serial

B1

سریالی که به صورت متوالی پخش می‌شود یا مورد استفاده در اینجا به معنی فردی است که به طور متوالی جنایت می‌کند.

A continuous sequence of events or a series of related things, often used to refer to something published or produced in installments.

example
معنی(example):

قاتل زنجیره‌ای نهایتاً توسط پلیس دستگیر شد.

مثال:

The serial killer was finally caught by the police.

معنی(example):

او به یک درام زنجیره‌ای که هر هفته پخش می‌شود، اشتراک گرفت.

مثال:

She subscribed to a serial drama that airs every week.

معنی فارسی کلمه serial/serial

:

سریالی که به صورت متوالی پخش می‌شود یا مورد استفاده در اینجا به معنی فردی است که به طور متوالی جنایت می‌کند.