معنی فارسی sermo

B2

سخنرانی یا تعلیمی که معمولاً در موقعیت‌های مذهبی گفته می‌شود.

A discourse or sermon, often with moral or religious content.

example
معنی(example):

سخنرانی که در کلیسا ارائه شد، جمعیت را inspir کرد.

مثال:

The sermo delivered in the church inspired the congregation.

معنی(example):

هر سخنرانی بر روی یک موضوع متفاوت تمرکز دارد.

مثال:

Each sermo focuses on a different theme.

معنی فارسی کلمه sermo

: معنی sermo به فارسی

سخنرانی یا تعلیمی که معمولاً در موقعیت‌های مذهبی گفته می‌شود.