معنی فارسی sermocination
B1اصطلاحی که به نوعی سخنرانی مذهبی اشاره دارد.
A form of religious discourse or sermon, often used in specific contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
سخنرانی یک اصطلاح نادر است که در متون مذهبی خاص استفاده میشود.
مثال:
Sermocination is a rare term used in certain religious texts.
معنی(example):
او برای پایاننامهاش در مورد بلاغت مذهبی، به مطالعه سخنرانی پرداخت.
مثال:
He studied sermocination for his thesis on religious rhetoric.
معنی فارسی کلمه sermocination
:
اصطلاحی که به نوعی سخنرانی مذهبی اشاره دارد.