معنی فارسی sermocinatrix
B1واژهای برای توصیف یک زن که در سخنرانیهای مذهبی مهارت دارد.
A female speaker or preacher known for her skill in delivering sermons.
- NOUN
example
معنی(example):
سخنران زن با فصاحت خود، شنوندگان را مجذوب کرد.
مثال:
The sermocinatrix captivated the audience with her eloquence.
معنی(example):
یک سخنران زن ماهر میتواند بر بسیاری از مردم تأثیر بگذارد.
مثال:
A skilled sermocinatrix can influence many people.
معنی فارسی کلمه sermocinatrix
:
واژهای برای توصیف یک زن که در سخنرانیهای مذهبی مهارت دارد.