معنی فارسی set-ones-cap-for
B1حدف مشخص کردن یا تعیین هدف برای دستیابی به چیز خاصی.
To aim or strive for a specific goal or objective.
- OTHER
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت که هدف بزرگتری را در حرفهاش تعیین کند.
مثال:
He decided to set his cap for a greater challenge in his career.
معنی(example):
بسیاری از ورزشکاران جوان هدفشان را رقابت در المپیک قرار میدهند.
مثال:
Many young athletes set their cap for competing in the Olympics.
معنی فارسی کلمه set-ones-cap-for
:
حدف مشخص کردن یا تعیین هدف برای دستیابی به چیز خاصی.