معنی فارسی unwind/unwind

B1

آرامش گرفتن، استراحت و کاستن از فشارهای روزمره، به ویژه بعد از کار یا فعالیت‌های استرس‌زا.

To relax or release tension after a period of stress or hard work.

example
معنی(example):

بعد از یک روز طولانی در محل کار، دوست دارم با یک کتاب خوب آرامش بگیرم.

مثال:

After a long day at work, I like to unwind with a good book.

معنی(example):

یوگا به من کمک می‌کند تا آرامش بگیرم و ذهنم را راحت کنم.

مثال:

Yoga helps me to unwind and relax my mind.

معنی فارسی کلمه unwind/unwind

:

آرامش گرفتن، استراحت و کاستن از فشارهای روزمره، به ویژه بعد از کار یا فعالیت‌های استرس‌زا.