معنی فارسی shammock

A2

یک نوع صندلی یا نیمکت که به راحتی می‌توانید در آن بنشینید و استراحت کنید.

A type of seating, often resembling a chair or bench, designed for comfort and relaxation.

example
معنی(example):

او در شمعوکش آرام نشسته بود و از نسیم ملایم لذت می‌برد.

مثال:

He sat back in his shammock, enjoying the gentle breeze.

معنی(example):

در بعدازظهرهای کاهلانه، شمعوک مکان مناسبی برای استراحت است.

مثال:

On lazy afternoons, the shammock is the perfect spot to relax.

معنی فارسی کلمه shammock

: معنی shammock به فارسی

یک نوع صندلی یا نیمکت که به راحتی می‌توانید در آن بنشینید و استراحت کنید.