معنی فارسی shap

B1

شکل و فرم یک جسم یا ساختار.

The form or outline of something.

example
معنی(example):

شکل ساختمان بسیار مدرن است.

مثال:

The shap of the building is very modern.

معنی(example):

او به شکل مجسمه اشاره کرد که منحصر به فرد بود.

مثال:

He meant the shap of the sculpture was unique.

معنی فارسی کلمه shap

: معنی shap به فارسی

شکل و فرم یک جسم یا ساختار.