معنی فارسی shapeable

B1

امکان تغییر فرم به اشکال مختلف را دارد.

Capable of being shaped or formed.

example
معنی(example):

گل رس شکل‌پذیر است و برای ساخت اشیاء مناسب است.

مثال:

The clay is shapeable and perfect for crafting.

معنی(example):

برنامه‌های او بستگی به منابع موجود شکل‌پذیر بود.

مثال:

Her plans were shapeable depending on the resources available.

معنی فارسی کلمه shapeable

: معنی shapeable به فارسی

امکان تغییر فرم به اشکال مختلف را دارد.