معنی فارسی shelteringly
B1به گونهای که پناه و حمایت فراهم میکند.
In a manner that provides shelter or protection.
- ADVERB
example
معنی(example):
وقتی باران شروع شد، او پناهگاهی به دوستش نگاه کرد.
مثال:
She looked shelteringly at her friend when it began to rain.
معنی(example):
او به صورت پناهگاه صحبت کرد و اطمینان حاصل کرد که همه احساس امنیت کنند.
مثال:
He spoke shelteringly, ensuring everyone felt safe.
معنی فارسی کلمه shelteringly
:
به گونهای که پناه و حمایت فراهم میکند.