معنی فارسی shelterless
B1شخص یا گروهی که پناهگاهی برای ماندن ندارد.
Without shelter; lacking a place to live or seek refuge.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
افراد بدون پناهگاه در طول زمستان تلاش کردند تا گرما پیدا کنند.
مثال:
The shelterless people struggled to find warmth during the winter.
معنی(example):
بسیاری از خانوادههای بیپناه بعد از فاجعه به کمک نیاز دارند.
مثال:
Many shelterless families need assistance after the disaster.
معنی فارسی کلمه shelterless
:
شخص یا گروهی که پناهگاهی برای ماندن ندارد.