معنی فارسی shrimpier
B1شریمپیتر، صفتی که به فزونی یا افزایش کمیت و اندازه شریمپ اشاره دارد.
A comparative adjective referring to something that has more shrimp or shrimp-like qualities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نسخه شریمپیتر این غذا حتی طعم بهتری دارد.
مثال:
This shrimpier version of the dish tastes even better.
معنی(example):
هر چه غذای شریمپیتر باشد، بیشتر از آن لذت میبرم.
مثال:
The shrimpier the meal, the more I enjoy it.
معنی فارسی کلمه shrimpier
:
شریمپیتر، صفتی که به فزونی یا افزایش کمیت و اندازه شریمپ اشاره دارد.