معنی فارسی shrimpy
B1شریمپی، صفاتی که به اندازه کوچک و ظرافت در مورد اشیاء یا حیوانات اشاره میکند.
An adjective describing something that is small and cute, often used to denote endearment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در لباس شریمپیاش بسیار دوستداشتنی به نظر میرسید.
مثال:
She looked adorable in her shrimpy dress.
معنی(example):
سگ کوچک شریمپی در حیاط میدوید.
مثال:
The shrimpy puppy was running around the yard.
معنی فارسی کلمه shrimpy
:
شریمپی، صفاتی که به اندازه کوچک و ظرافت در مورد اشیاء یا حیوانات اشاره میکند.