معنی فارسی shrimpton

B1

نام خانوادگی که ممکن است به یک شخصیت یا خانواده مرتبط با غذاهای دریایی اشاره کند.

A surname possibly linked to a person related to seafood or fishing.

example
معنی(example):

خانواده شریمپتون به خاطر دستورهای خوشمزه دریایی‌شان شناخته شده‌اند.

مثال:

The Shrimpton family is known for their delicious seafood recipes.

معنی(example):

در کارگاه با یک شریمپتون ملاقات کردم که عاشق ماهیگیری است.

مثال:

I met a Shrimpton at the workshop who loves fishing.

معنی فارسی کلمه shrimpton

: معنی shrimpton به فارسی

نام خانوادگی که ممکن است به یک شخصیت یا خانواده مرتبط با غذاهای دریایی اشاره کند.