معنی فارسی sibilous
B1به صداهای تیز و نازک که شبیه به جیرجیر است، گفته میشود.
Characterized by a hissing or hushing sound.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صداهای سیبیلمانند باد شب را پر کرد.
مثال:
The sibilous sounds of the wind filled the night.
معنی(example):
او با صدای سیبیلمانند صحبت کرد که فهمیدن آن دشوار بود.
مثال:
He spoke in a sibilous tone that was hard to understand.
معنی فارسی کلمه sibilous
:
به صداهای تیز و نازک که شبیه به جیرجیر است، گفته میشود.