معنی فارسی sicklied

B1

بیمارگونه، به معنای تحت تأثیر قرار گرفتن به شکل منفی یا ناامید کننده.

To be emotionally or psychologically affected by mistreatment.

example
معنی(example):

او به خاطر رفتار ناعادلانه همسالانش بیمارگونه شد.

مثال:

He was sicklied by the unfair treatment from his peers.

معنی(example):

پس از این حادثه، او احساس کرد که بیمارگونه و excluded شده است.

مثال:

After the incident, she felt sicklied and excluded.

معنی فارسی کلمه sicklied

: معنی sicklied به فارسی

بیمارگونه، به معنای تحت تأثیر قرار گرفتن به شکل منفی یا ناامید کننده.