معنی فارسی sifflet
B1سوت، ابزاری کوچک که برای تولید صدای سوت استفاده میشود، معمولاً توسط ورزشکاران یا معلمان.
A small device that produces a whistling sound, typically used by coaches or in sports.
- NOUN
example
معنی(example):
مربی از سوت برای جلب توجه بازیکنان استفاده کرد.
مثال:
The coach used a sifflet to get the players' attention.
معنی(example):
من یک سوت رنگارنگ در فروشگاه پیدا کردم.
مثال:
I found a colorful sifflet at the store.
معنی فارسی کلمه sifflet
:
سوت، ابزاری کوچک که برای تولید صدای سوت استفاده میشود، معمولاً توسط ورزشکاران یا معلمان.