معنی فارسی sightsman

B2

شخصی که در کار راهنمایی گردشگران و معرفی جاذبه‌های دیدنی فعالیت می‌کند.

A person who guides visitors around a location or provides information about sights.

example
معنی(example):

راهنمای ما از طریق شهر زیبای ما را هدایت کرد.

مثال:

The sightsman guided us through the beautiful city.

معنی(example):

به عنوان یک راهنما، او همه بهترین مکان‌ها برای بازدید را می‌شناخت.

مثال:

As a sightsman, he knew all the best places to visit.

معنی فارسی کلمه sightsman

: معنی sightsman به فارسی

شخصی که در کار راهنمایی گردشگران و معرفی جاذبه‌های دیدنی فعالیت می‌کند.