معنی فارسی sinless
B2بیگناه به معنای عدم ارتکاب گناه، در زبان انگلیسی به افراد یا رفتارهایی اشاره دارد که خالص و پاک هستند.
Free from sin; morally pure.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Without sin; never having sinned.
example
معنی(example):
او زندگی بیگناهی داشت و به همه اطرافیانش کمک میکرد.
مثال:
She lived a sinless life, helping everyone around her.
معنی(example):
در بسیاری از ادیان، یک فرد بیگناه به عنوان فردی پاک در نظر گرفته میشود.
مثال:
In many religions, a sinless person is considered pure.
معنی فارسی کلمه sinless
:
بیگناه به معنای عدم ارتکاب گناه، در زبان انگلیسی به افراد یا رفتارهایی اشاره دارد که خالص و پاک هستند.