معنی فارسی sistence
B2پایداری، ادامه دادن یا تلاش برای چیزی به رغم مشکلات.
The act of continuing firmly in a course of action despite difficulty.
- NOUN
example
معنی(example):
پایداری تیم به موفقیت آنها انجامید.
مثال:
The persistence of the team led to their success.
معنی(example):
پایداری در برابر چالشها حیاتی است.
مثال:
Sistence in the face of challenges is crucial.
معنی فارسی کلمه sistence
:
پایداری، ادامه دادن یا تلاش برای چیزی به رغم مشکلات.