معنی فارسی sittine

B1

نشاندن، قرار دادن چیزی در یک مکان خاص به منظور نمایش یا استفاده.

To place or set something in a particular spot, often for displaying or using.

example
معنی(example):

هنرمند تصمیم گرفت مجسمه‌اش را در باغ بنشاند.

مثال:

The artist decided to sittine her sculpture in the garden.

معنی(example):

آنها برنامه دارند که مجسمه جدید را هفته آینده بنشانند.

مثال:

They plan to sittine the new statue next week.

معنی فارسی کلمه sittine

: معنی sittine به فارسی

نشاندن، قرار دادن چیزی در یک مکان خاص به منظور نمایش یا استفاده.