معنی فارسی skeighish
B1اسکایشی، توصیف کنایهای از رفتار سرزنده و زنده.
A playful or lively manner of being.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت اسکایشی او اغلب دوستانش را شگفت زده میکرد.
مثال:
Her skeighish attitude often surprised her friends.
معنی(example):
او شیوهی اسکایشی برای صحبت کردن دارد که مخاطب را مجذوب میکند.
مثال:
He has a skeighish way of speaking that captivates the audience.
معنی فارسی کلمه skeighish
:
اسکایشی، توصیف کنایهای از رفتار سرزنده و زنده.