معنی فارسی skinnery

B1

کارخانه پوست، مکانی که در آن پوست‌های حیوانات برای استفاده‌ها و فرآوری‌های مختلف تولید می‌شود.

A place where animal skins are processed or tanned.

example
معنی(example):

کارخانه پوست، پوست‌هایی برای صنعت مد تولید می‌کند.

مثال:

The skinnery produces pelts for the fashion industry.

معنی(example):

در کارخانه پوست، پوست‌های مختلف حیوانات پردازش می‌شوند.

مثال:

In the skinnery, various animal skins are processed.

معنی فارسی کلمه skinnery

: معنی skinnery به فارسی

کارخانه پوست، مکانی که در آن پوست‌های حیوانات برای استفاده‌ها و فرآوری‌های مختلف تولید می‌شود.