معنی فارسی slagless
B1بدون بیحالی و خستگی، حالتی مثبت و شکوفا را نشان میدهد.
Having no dullness; vibrant and full of life.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اثر هنری بدون بیحالی و به طرز شگفتانگیزی زیبا بود.
مثال:
The artwork was slagless and stunningly beautiful.
معنی(example):
تلاشهای بدون بیحالی او تحسین زیادی را به همراه داشت.
مثال:
His slagless efforts earned him much admiration.
معنی فارسی کلمه slagless
:
بدون بیحالی و خستگی، حالتی مثبت و شکوفا را نشان میدهد.