معنی فارسی sleezy

B1

به وضعیتی اشاره دارد که بی‌کیفیت یا غیر محترمانه باشد.

Unpleasantly cheap or of poor quality; sleazy.

example
معنی(example):

او یک ژاکت بی‌کیفیت پوشیده بود که به خوبی جا نمی‌آمد.

مثال:

He wore a sleazy jacket that didn't fit well.

معنی(example):

این مکان به خاطر نور کم و موسیقی بلند به نظر بی‌کیفیت می‌رسید.

مثال:

The place looked sleazy with dim lights and loud music.

معنی فارسی کلمه sleezy

: معنی sleezy به فارسی

به وضعیتی اشاره دارد که بی‌کیفیت یا غیر محترمانه باشد.