معنی فارسی sleided
B1به معنای کشیده شدن یا قرار گرفتن در جایی به صورت نازک یا باریک است.
Past tense of slide, meaning to move smoothly along a surface.
- VERB
example
معنی(example):
کارت به راحتی به داخل شکاف کشیده شد.
مثال:
The card was sleided into the slot easily.
معنی(example):
او سند را به طور ایمن به داخل پوشه کشید.
مثال:
He safely sleided the document into the folder.
معنی فارسی کلمه sleided
:
به معنای کشیده شدن یا قرار گرفتن در جایی به صورت نازک یا باریک است.