معنی فارسی slightily

B1

به طور اندک یا مختصر، به صورت جزئی.

In a slight manner; a little bit.

example
معنی(example):

او کمی به سمت در حرکت کرد.

مثال:

He walked slightily towards the door.

معنی(example):

کتاب کمی آسیب دیده اما هنوز قابل خواندن بود.

مثال:

The book was slightily damaged but still readable.

معنی فارسی کلمه slightily

: معنی slightily به فارسی

به طور اندک یا مختصر، به صورت جزئی.