معنی فارسی slip-out

B1

به آرامی و بی‌صدا بیرون رفتن یا ناپدید شدن، معمولاً بدون جلب توجه.

To leave a place quietly or without being noticed.

example
معنی(example):

او سعی کرد بدون اینکه توجه کسی جلب کند از جلسه بیرون برود.

مثال:

He tried to slip out of the meeting unnoticed.

معنی(example):

او توانست قبل از بیدار شدن والدینش از خانه بیرون برود.

مثال:

She managed to slip out of the house before her parents woke up.

معنی فارسی کلمه slip-out

: معنی slip-out به فارسی

به آرامی و بی‌صدا بیرون رفتن یا ناپدید شدن، معمولاً بدون جلب توجه.