معنی فارسی slommack

B1

صدای نرم و ناگهانی که در زمان نشستن یا لم دادن ایجاد می‌شود.

A soft, often amusing sound made when sitting or settling down.

example
معنی(example):

او وقتی روی مبل نشسته بود، صدای آرامی از خود درآورد.

مثال:

He let out a slommack when he sat down on the couch.

معنی(example):

صدای مبل ما را همگی خنداند.

مثال:

The slommack of the chair made us all laugh.

معنی فارسی کلمه slommack

: معنی slommack به فارسی

صدای نرم و ناگهانی که در زمان نشستن یا لم دادن ایجاد می‌شود.