معنی فارسی slubbered

B1

Slubbered به معنی کثیف و ناهماهنگ است و به کارهای انجام شده با عدم دقت اشاره دارد.

Slubbered describes something that has been done messy or carelessly, often in terms of quality.

example
معنی(example):

سطح غلظت یافته کار رنگ‌آمیزی ناامیدکننده بود.

مثال:

The slubbered surface of the paint job was disappointing.

معنی(example):

او گزارش را با اشتباهات غلظت داد و خواندن آن را سخت کرد.

مثال:

He slubbered the report with mistakes, making it hard to read.

معنی فارسی کلمه slubbered

: معنی slubbered به فارسی

Slubbered به معنی کثیف و ناهماهنگ است و به کارهای انجام شده با عدم دقت اشاره دارد.