معنی فارسی slubberer
B1شخصی که به طور معمول بینظم و شلخته است؛ کسی که در انجام کارها شتابزده و بیدقت عمل میکند.
A person who is careless, untidy, or slovenly in their habits or work.
- NOUN
example
معنی(example):
شخص شلخته در هر جایی که میرفت، یک بینظمی به جا میگذاشت.
مثال:
The slubberer left a mess everywhere he went.
معنی(example):
شلختگی میتواند باعث شود که نگهداری از دوستان دشوار باشد.
مثال:
Being a slubberer can make it hard to keep friends.
معنی فارسی کلمه slubberer
:
شخصی که به طور معمول بینظم و شلخته است؛ کسی که در انجام کارها شتابزده و بیدقت عمل میکند.