معنی فارسی slumberous

B1

خواب آوری، حالتی که به خواب و آرامش اشاره دارد.

Indicating a state of drowsiness or sleep.

example
معنی(example):

جو خواب آوری کتابخانه به مطالعه آرام تشویق می‌کرد.

مثال:

The slumberous atmosphere of the library encouraged quiet reading.

معنی(example):

پس از بعدازظهر خواب آور، خورشید شروع به غروب کرد.

مثال:

After the slumberous afternoon, the sun began to set.

معنی فارسی کلمه slumberous

: معنی slumberous به فارسی

خواب آوری، حالتی که به خواب و آرامش اشاره دارد.